خاطرات یک آرایشگر, نوشته‌های من

اگه سریال ترکی هم بود!

پای ویدیوکال داشتم به مامانم می‌گفتم ( آره امروزم ضبط داشتم، خدا رو شکر خیلی خوب بود)

دیدم مامانم داره سعی می‌کنه نخنده!

گفتم چی شده؟ چرا می‌خندی؟ 😁 ضبطه دیگه!

طفلی هی جلوی خودش رو می‌گرفت که لبهای کش اومده‌اش دیده نشه 😂

دیگه بعد کلی اصرار من گفت

اگه سریال طولانی ترکی هم بود دیگه باید تموم میشد. هر دقیقه ما ازت می‌پرسیم چیکار می‌کنی یا میگی ضبط بودم یا پای سایت و دوره‌امم. کی تموم میشه پس؟

😂😂😂

مامانم که شروع کرده بود به گفتن این حرف‌ها، من داشتم از خنده این سمت ویدیوکال غش می‌کردم 😂

بعد از کلی خندیدن گفتم که مادر من، این کار منه و هیچوقت هم تموم نمیشه و همیشه ادامه داره 

و خدا رو شکر می‌کنم برای این کار

و واقعاً‌ با عشق و علاقه انجامش میدم 🥰❤️

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *