مقالات
سکوت و آرامش
هر چند وقت یک بار واقعاً نیاز دارم با خودم خلوت کنم و راه و مسیرم را بررسی کنم و چالشهای ذهنی که با آنها مواجه شدهام را از دید و زاویهی جدیدتر و بهتری بررسی کنم.
فقط روز اول سال این فرصت پیش آمد، بعد از مسافرتم هم بخاطر شرایطی که پیش آمده بود، اصلاً جان و توان فکر کردن و تمرکز کردن را نداشتم.
ولی امروز یقهی خودم را گرفته بودم و بیخیال ماجرا هم نمیشدم!
میدانم بیشتر از اینها زمان میخواهم تا دوباره به آن صلح درونی دلخواهم برسم.
کتاب غول مدفون را عید تمام کردم. خط داستانی و جهان خلق شده کتاب را دوست داشتم.
تیر ماه سال پیش این کتاب را شروع کرده بودم ولی بخاطر مسافرت طولانی و مسائل بعدش و شاید کُند بودن ریتم داستان که مثل حرکت آهسته شخصیتهای کهنسال داستان بود، میلم را به ادامه دادنش بعد از مسافرت، از دست داده بودم ولی از آنجا که واقعاً دوست داشتم ماجرای کتاب را بدانم دوباره اسفند ماه شروعش کردم و بعد جذبش شدم و ریتم آهستهاش دیگر برایم آزاردهنده نبود.
کتاب شاگرد قصاب را دو سه روزیست که شروع کردم و به احتمال زیاد امروز و فرداست که تمامش کنم.
شاهکاریست که خوشحالم خواندمش.
از زمانی که از مسافرت برگشتم، چندین و چند جلسهی آموزشی که به صورت هدیه و رایگان قرار است روی سایت قرار بگیرد را ضبط کردهام و بابت هر کدام از آنها بسیار خوشحالم.
به زودی تدوینشان میکنم و روی سایت قرارشان میدهم.
امروز روز ۵۴ ام از برنامهام بود.
خوشحالم که هر روز آنچه که باید را انجام دادهام.