شلوار پلنگی

قبل از عید، در لابلایی وقت‌هایی که پیدا می‌کردم برای تمیز کردن خونه، یکی از کارهای مهمی که انجام دادم، عوض کردن لباس‌های زمستونی با لباس‌های تابستونی بود و هر وقت کشوی دراورم رو باز می‌کردم یا در کمد مانتو‌هام رو باز می‌کردم، حس خوبی بهم دست می‌داد که به‌به ببین چقدر زرنگ، چقدر زود همه کاراهاشو انجام داده! 😁 و خیلی هم به خودم افتخار می‌کردم. بعد از عید و تعطیلات که برگشتم خونه،‌ خب خدا رو شکر هنوز شوفاژها روشن بود و من با یک لباس تابستونی مثل یک قهرمان که بله من بدنم خیلی قویه و اصلاً سردم نیست، تو خونه می‌گشتم و گذران عمر می‌کردم. تا اینکه زد و شوفاژها رو خاموش کردن و هوای تهران هم بهاری بودن و خنک بودنش رو حفظ کرد. دیگه از اون به بعد، شلوارک و تاپ جوابگو نبود و...

ادامه مطلب