کتابهای اسفند ماه
از وقتی برگشتم ایران، ویار کتاب داشتم، رفتم شهر کتاب و کتاب باشگاه مشت زنی را خریدم و بعد هم یک روز پای صبحانه، اینترنتی… ادامه »کتابهای اسفند ماه
از وقتی برگشتم ایران، ویار کتاب داشتم، رفتم شهر کتاب و کتاب باشگاه مشت زنی را خریدم و بعد هم یک روز پای صبحانه، اینترنتی… ادامه »کتابهای اسفند ماه
اسم این متن، اسم یه داستان کوتاه از کتاب شام خانوادگی کازئو ایشی گوروه. داستان از زبان یه خانم میانساله. اوایل داستان، راجع به زمانی… ادامه »یک غربت و گاهی غم
هر بار اومدم راجع به کتاب خاطرات یک آدمکش با خودم حرف بزنم، گفتم آدمکش حرفهای. به نظرم “حرفهای”ش جامونده! یعنی یه روز میشه منم… ادامه »خاطرات یک آدمکش حرفهای