میخواهم زبان تو را بیاموزم
تو با کدام زبان صدایم میزنی سکوت تو را لمس میکنم به من که نگاه میکنی به لکنت میافتم زبان عشق سکوت میخواهد زبان عشق… ادامه »میخواهم زبان تو را بیاموزم
تو با کدام زبان صدایم میزنی سکوت تو را لمس میکنم به من که نگاه میکنی به لکنت میافتم زبان عشق سکوت میخواهد زبان عشق… ادامه »میخواهم زبان تو را بیاموزم
دوستم شروع کرده به ویدیو درست کردن و تو هر ویدیو یک لباس متمایز و یک استایل موی متفاوت داره و این نظرم رو جلب… ادامه »لباس ساده
از وقتی برگشتم ایران، ویار کتاب داشتم، رفتم شهر کتاب و کتاب باشگاه مشت زنی را خریدم و بعد هم یک روز پای صبحانه، اینترنتی… ادامه »کتابهای اسفند ماه
این روزها که باید صبح زود بیدار شم و برم سالن، پدر ساعت شش زنگ میزنه که بیدارم کنه و معمولاً یکمی هم باهام حرف… ادامه »پدرم ❤️
طبق تجربه میگم، اگه از موی یه مشتری بعد از تموم شدن کارش، عکس نگیرم، فرد فکر میکنه حتماً کارش قشنگ نشده یا اگر مطمئن… ادامه »عکس بگیرید!
دیروز شروع کردم به تدوین یک فیلم جدید و طبق نامگذاری که تعیین کردم، یک بخشی از نامگذاری، تاریخ ضبط آن ویدیوست و ویسهایی هم… ادامه »همه چیز از Give up شروع شد…
دستهای آلوده به قضاوتهای پی در پیام را میشویم و نظارهگر بازی آدمها میشوم. رسالتم لذت بردن در سکوت و مداومت ورزیدن به گشودگی دریچهی… ادامه »رسالتم
وقتی تو لایق میشی لاجرم نعمتها وارد زندگیت میشن. از وقتی تو زندگیم Give up کردم، راه و درهایی در زندگیم باز شده که به… ادامه »باز هم تسلیم میشوم.
اسم این متن، اسم یه داستان کوتاه از کتاب شام خانوادگی کازئو ایشی گوروه. داستان از زبان یه خانم میانساله. اوایل داستان، راجع به زمانی… ادامه »یک غربت و گاهی غم