![RakhshaGholami.com رخشا غلامی - متخصص سلامت و زیبایی مو](https://www.rakhshagholami.com/wp-content/uploads/2023/11/RakhshaGholami.com_-1200x800.jpg)
من رخشا غلامی هستم؛ مدرس و متخصص سلامت و زیبایی مو و در وبسایت تخصصی خود، حاصل سالها تجربه و تخصص خود را در اختیار علاقمندان این حوزه قرار خواهم داد تا این افراد بتوانند به یک متخصص حرفهای در این زمینه و در نهایت به یک هنرمند تبدیل شوند. در قسمت دربارهی من میتوانید داستان کوتاهی از زندگی من و رویکرد این وب سایت بخوانید.
دورههای آموزشی
دورهی تخصصی رنگ و لایت با رویکرد یک سرمایهگذاری ارزشمند و کاملاً مطمئن برای افراد علاقمند به هنر رنگ و لایت و کسب درآمد از این حوزه پردرآمد، آماده و ارائه گردیده است.
من، رخشا غلامی، حاصل سالها تجربه و تخصص خود را با جزئیات کامل در این دوره در اختیار شما قرار دادهام به صورتی که هر فرد با تهیه این دوره و انجام تمرینات آن مهارت بالایی در حوزهی رنگ و لایت کسب کرده و با اطمینان و اعتماد به مهارت خود وارد بازار کار این حوزه شود.
این دوره در سه بخش ارائه شده است.
تازهترین آموزشهای هدیه و رایگان
09
اردیبهشت
آموزش لایت اُریب – فویل بستن برای فیس فریم و…
تکنیک لایت اُریب یا فویل بستن به صورت اُریب یکی از تکنیکهای مهم انجام لایت با فویل است.
در این جلسه این تکنیک مهم را آموزش دادهام.
همچنین یکی از کارهای رنگ و لایت محبوب این روزها، انجام فیس فریم و حتی جدیدتر از آن، انجام دکلرهی موهای کل حاشیه جام سر است که در این جلسه تقسیم بندی و نحوهی فویل بستن برای انجام آنها را آموزش دادم و نکاتی که باعث انجام حرفهایتر آنها میشود را گفتهام.
یادگیری مهارت فویل بستن اُریب و بالا رفتن مهارت در تقسیم بندی درست مو، گامهای بزرگی در راستای متخصص شدن در حوزهی رنگ و لایت است.
پس اگر به این حوزه علاقه دارید، با دقت در این جلسه همراه من باشید و پیشنهاد میکنم بعد از دیدن آموزش این جلسه، همانگونه که در جلسه گفته شد، با من شروع به...
30
فروردین
کار رنگ و لایت و تراپی مو برای کسب درآمد مناسب است؟
یکی از موضوعاتی که افراد زمان انتخاب لاین کاری خود به آن فکر میکنند، میزان درآمدیست که از آن حرفه و شغل میتوانند کسب نمایند.
اگر شما قصد دارید که به عنوان متخصص یک لاین آرایشی در یک سالن زیبایی شروع به فعالیت نمایید و به کار کردن تخصصی در لاین رنگ و لایت و لاین تراپی مو فکر میکنید و هنوز در دوراهی انتخاب قرار گرفتهاید که:
آیا وارد این حوزههای کاری شوید ؟
یا
کدامیک از اینها را انتخاب کنید؟
آگاهیهای این جلسه بسیار میتواند در این راه به شما کمک کند.
من سالهاست در سالن زیبایی به عنوان یک متخصص رنگ و لایت و تراپی مو مشغول به کار هستم و مشتریان و هنرجویان بسیاری در تمام این سالها داشتم و همچنین، در همان اوایل حضورم در حوزهی زیبایی، سعی کردم در تمامی لاینهای زیبایی تخصص کسب نماییم...
تازهترین نوشتههای من
01
مرداد
خانه دوباره خانه میشود
این روزها فهمیدم معنای راحتی و امنیت به سادگی خلاصه میشود در صندلیای که کنار پایت هست تا زمانی که پشت سیستم مینشینی پایت را رویش دراز کنی.
نخ دندان در سر میز ناهار خوری، کنار سیستمت، روی پاتختی باشد و هر وقت بخواهی دست دراز کنی و برش داری.
مسواکت دقیقا همانجایی باشد که میخواهی و مجبور نباشی هر دقیقه جایی بگذاری که کثیف و آلوده نشود.
حمامت تمیز باشد.
ملافهها بوی تمیزی بدهند.
با لباس راحت در خانهات راه بروی.
به هر اندازه که خواستی برقصی.
نتت با کیفیت بالا کار کند و قطع نشود.
لباسهای کثیفت را هر وقت جمع شدند، بشویی و جایی هم برای خشک کردنشان داشته باشی.
حتی نرمی فرشی که رویش راه میروی هم، خود خوشبختیست.
وقتی بعد حدود یک ماه، فرش را پهن کردم و رویش پا گذاشتم باورم نمیشد انقدر نرمی فرش به انسان آرامش میدهد.
یا...
21
تیر
پاندای کونگ فو کار تحت فشار است!
نمیخوام غر بزنم ولی اگر کسی این روزها بهم بگه:
حالا مگه چیکار میکنی که انقدر میگی کار دارم و خستهام؟!
یا در جوابم بگه:
همین؟! فقط فلان کار؟! هنوز تموم نشده؟!
اولاً دوست دارم بزنم از وسط حتماً به دو قسمت نامساوی تقسیمش کنم ولی خب خیلی مودبانه لبخند میزنم و میگم:
کار زیاده منم خیلی عادت به کار زیاد ندارم. تموم میشه به زودی...
دوماً نصف خستگیهام رو بهش بدم تا بفهمه وقتی میگم خستهام یعنی چی.
شاید بعضی از آدمها، خیلی خیلی بیشتر از من در زندگیشون مشغله و کار داشته باشن و حتی شاید بیشتر مشغلههاشون گرفتاری باشه تا خوشی.
ولی من در بیشتر زمانهای عمرم، پاندای کونگ فو کار بودم!
وقت کافی برای خوابیدن و استراحت کردن داشتم.
زمانی برای تفکر و خلوت کردن و آرامش در روز داشتم.
برنامههای روزانهی سبکی داشتم که خیلی راحت و شیک پیش میرفت.
آخرش هم...
11
تیر
عریان رقصیدن در شلوغترن میدان شهر
حتی وقتی بُرس نداری که موهایت را شانه کنی!
فقط یک کش مو داری که اگر گم شود، کلافهای و احساس میکنی سرت لق شده و الان است که از تنت جدا شود و روی زمین قل بخورد!
وقتی با لباس بیرونت روی مبل نمیشستی ولی الان در شرایطی قرار گرفتی که وقتی از زیر دوش میایی حتی یک جای تمیز هم از نظرت نیست که لحظهای بنشینی.
اخلاقت همین وضعی میشود که اخلاق الان من است!
واقعاً آدمهایی که میروند زندان، چه بلایی سرشان میآید؟
همین که حمامت تمیز نیست، خودش شکنجهاست.
چه برسد به اینکه جای خوابت بوی نا بدهد یا زمان پریودی نوار بهداشتی نداشته باشی یا هزار کوفت دیگر.
تازه به باقی مسائل کاری ندارم!!
الان داشتم فکر میکردم این شرایط فقط برای چند روز است و همه چیز طبق روال عادی (حتی عالی) پیش میرود و موضوع عجیبی...
02
تیر
آهسته مساویست با سریع
آهسته یعنی روان، روان یعنی سریع
در نتیجه آهسته مساویست با سریع
این حرف یکی از حرفهای طلایست که به نظرم آدمهای عجول باید سرلوحهی زندگیشان قرارش دهند!
سالها قبل این حرف را از فرد عزیزی شنیدم و این چند روز اخیر دائم در ذهنم میچرخید.
ولی قسمت روانش یادم نمیآمد و جمله کامل نمیشد!
دائم به خودم میگفتم چطوری میشد که معادله آهسته یعنی سریع درست درمییومد؟!
امروز صبح موقع رانندگی یادم آمد که...
هر کاری که آهسته انجام شود، راحت و روان پیش میرود و هر کاری که راحت و روان پیش برود، سریع جلو میرود. در نتیجه آهسته مساویست با سریع.
من به عنوان آدم عجول ماجرای زندگی، بیشتر مواقع از عجلهام آسیب دیدم و هر زمانی که صبور بودم و در صلح به سر میبردم، همه چیز خیلی راحت و ساده در زندگیم پیش رفته.
این موضوعِ عجله، زود پیش...
28
خرداد
درهم پیچیدگی منظم و رگهای پرآواز
همین که به آخرای انجام یک کار میرسم، کار مهم بعدی که به کل هم فراموشش کرده بودم، یادم میآید و در لحظات پایانی ددلاین آن، انجامش میدهم.
همه چیز این روزها در هم پیچیده شده و همه چیز باهم تصمیم گرفتهاند در زندگی من متحّول شوند!
البته تصمیم به تغییر و تحّول از سمت من بود ولی اینکه همه اتفاقات باهم رخ بدهند، تصمیم کارها!
ولی در کنار این در هم پیچیدگی که گاهی واقعاً از حد توان من خارج میشود، همه کارها سر وقت و عالی و منظم پیش میرود.
با اینکه من این روزها در نهایت توان خودم ظاهر شدم ولی میدانم اگر این هماهنگیها و همزمانیها اتفاق نمیافتاد، من از پس هیچکدام از کارها به درستی برنمیآمدم.
برنامهی انجام من برای کارها چیز دیگری بود ولی نیرویی برتر برنامهها را به دست گرفته و گاهی وقوع...
20
خرداد
سطح شعور
یادم است چند سال پیش برای برگزاری مراسم و دورهای داوطلب شدم و به عنوان میزبان در آن مراسم حضور داشتم.
یکی از روزهای برگزاری مراسم، همان اوایل روز، سرگروهمان به من گفت:
مانتوت خیلی کوتاهه، شلوارتم جذب!
نمیتونی اینطوری سر جلسات بیای، بگو یکی برات لباس بفرسته، عوض کنی...
هیچکس در خانهمان نبود که لباسی برایم بفرستد و هیچکدام از دوستانم هم در شرایطی نبودند که لباسی مناسب و سرگروه پسند برایم بفرستند!
خیلی بابت این موضوع ناراحت بودم.
به سختی مرخصی گرفته بودم (آن زمان پرسنل بودم و هنوز مستقل نشده بودم.) و کلی شرایط را پشت سر گذاشته بودم تا آن چند روز در دوره و جلسات به عنوان میزبان حضور داشته باشم.
مستاصل از هر فردی که در موسسه میدیدم، میپرسیدم:
شما لباس اضافه با خودتون نیوردین؟!
واقعاً چرا فکر میکردم کسی باید با خودش لباس آورده باشد!
خلاصه یکدفعه چشمم...
15
خرداد
بالاخره
بالاخره ویدیوی اول همهی جلسات دورهی تراپی هم امروز ضبط شد.
تمام جلسات تراپی ضبط شدن، تدوین شدن، و حتی چک نهایی بعضی جلسات هم انجام شده ولی اون ویدیوی مشترک اول همهی جلسات هنوز ضبط نشده بود.
یعنی چندین بار ضبطش کرده بودم ولی به دلم نَشسته بود و حتی به لپ تاپ هم انتقالشون ندادم برای تدوین.
ولی امروز همون برداشت اول احساس کردم این همون کیفیتیه که من میخوام و ویدیوهای امروز، راضیم میکنند.
احتمالاً فردا تدوینش میکنم و یکی یکی از جلسات دوره خروجی میگیرم و آپلود میکنم و به زودی دورهی تراپی هم قابل دسترس میشه انشالله.
این روزها با شرایطی که پیش روم دارم و کارهایی که باید انجام بدم، باید خیلی شلوغ باشم و وقت برای سر خاروندن هم نداشته باشم ولی بجای انجام کارهام، دائم دارم با دوستانم وقت میگذرونم!
احتمالاً انتظار دارم...
06
خرداد
لبهی سکو
گاهی مدتها یا حتی سالها به دنبال تحقق خواستهای هستی.
مثل مهاجرت،
تغییر شغل،
ازدواج،
بچه دار شدن،
و مثل هر چیزی که یک تغییر خاص باشد و مسیر فعلی زندگیات را به طور کل تغییر دهد.
و حالا بعد تمام آن خواستنها و انتظارها،
زمان تحققاش رسیده...
لبهی سکوی پرش ایستادهای و زمان پریدن به وجه دیگری از زندگیست.
اعتراف میکنم که برای من کمی قرار گرفتن در این شرایط ترسناک است و فکر میکنم تنها راه گذر از این ترس،
پریدن با چشمان بسته است!
ایمان داشتن به اینکه شاید حالا و اکنون چیزی از آن سمتِ درِِ زندگی نمیبینی ولی حتماً مسیر برایت نورانی و هویدا میشود.
ایمان داشتن به اینکه نتیجهی آن خواستنها و قدم برداشتنها، نه تنها ترسناک نیست بلکه حتماً پُر از خیر و برکت است.
فقط ایمان به غیب است که در این لحظاتِ زندگی، قلبت را آرام میکند...
و شاید خراب...
23
اردیبهشت
چگونه تغییر کنیم؟
چگونه تغییر کنیم؟ - کیتی میلکمن، یکی از بهترین کتابهاییست که این اواخر خواندم.
راهکارهای ارائه شده بسیار کاربردیست و یک مسیر عملی را به تو نشان میدهد تا به خود کمک کنی در مسیر خواستههایت قدم برداری.
یا بهتر بگویم، قدمهای بهتر و راحتتری برداری.
هنوز کتاب را تمام نکردم و در فصل تنبلی به سر میبرم!
در این فصل میگوید تنبلی خیلی هم بد نیست!
فصل تنبلی یکی از بهترین فصلهای این کتاب است و میگوید راهکارهایی ساده ولی هوشمندانه میتواند تو را به راحتی به آن چیزی که هدفت هست، برساند.
کیتی را در تمام صفحات کتاب تحسین کردم و گاهی خودم را هم همینطور.
😉
اگر به فکر تغییر زندگی خودتان هستید، این کتاب را پیشنهاد میکنم.
این کتاب جز جدیدترین اطلاعاتِ بررسی رفتاری آدمهاست و برای نسل فعلی به نظرم بسیار کاربردیست.
پ.ن ۱: یکی از لذتبخشترین ساعات مسافرتم، نشستن...
16
اردیبهشت
نقشها
آدمها که متوجه میشند تو آدم خوبی هستی،
نمیخوان ازت دور بشن و میخوان تو رو داشته باشند.
مخصوصاً توی روابط عاطفی.
ولی تو که از طرف خوشت نمیآید با هزاران زبان که مطمئناً اوایل به زبان خوش هست و بعد با بدترین حالت، اون آدم رو از خودت دور میکنی ولی اون آدم پیش خودش میگه:
اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا ظرف مرا بشکست لیلی
😂
از همینجا اعلام میکنم که لیلی از آدمهایی که یک ذره هم عزت نفس ندارند، نه تنها خوشش نمیآید بلکه اگر قبل شکستن ظرف یک میلیونم درصد امکان حضورش بود، بعد از شکستن ظرف اون یک میلیونم هم به نیستی مطلق برای همیشه رسید.
گاهی در این شرایط یاد جیم کری در فیلم احمق و احمقتر میافتم!
این از این.
(نمیخوام وارد حاشیه بشم ولی منظورم از خوب بودن، معیارهایی هست که طرف تو ذهنش...
12
اردیبهشت
فقط در من
نمیدانم در زندگی چند بار دلت شکسته...
و امیدوارم عددش صفر باشد.
برای من کم نبوده!
گاهی با یک گریه و تغییر سطح صمیمیت آن آدم در زندگیام، خیلی ساده جریان تمام میشود و گاهی با هزاران بار گریهی مفصل و مدتهای طولانی به قلبم آرامش دادن، از این مرحلهی سخت گذر میکنم.
و چیزی که در خود تحسین میکنم صبوریست که بعد از شکسته شدن قلبم تجربه میکنم و خود را دعوت میکنم به یک تنهایی و صبر، تا درد از وجودم بگذرد.
و همه چیز، فقط در من اتفاق میافتد.
و شاید این اولین بار است که به کسی میگویم که
من برای گذر از یک شکستگی دل، شاید سالها مجبور به صبوری کردن و وقت دادن به قلبِ شکستهام باشم...
راستش وقتی پای سیستم نشستم به قصد نوشتن، موضوع دیگری در ذهنم بود ولی ظاهراً این حرفها باید نوشته میشدند!
من...
09
اردیبهشت
دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد
چند شب پیش تبلیغ یک دورهی آموزشی برای SEO و آموزش اینترنت مارکتینگ را در سایتی دیدم و از آنجا که چندوقتیست به فکر گذراندن همچین دورههایی و آپدیت اطلاعاتم هستم، گفتم شاید خوب باشد و ویدیویی که به عنوان معرفی دوره و تبلیغ دوره بود را دیدم.
بعد دیدن ویدیو پیش خودم گفتم بد نبود ولی کاملاً جریان برایم معمولی بود.
فروش دوره در آن زمان، در تخفیف ۴۰٪ی بود و از قضا طبق آلارمها و نوتیفیکشنهایی هم که میآمد، چند ساعت دیگر تخفیف تمام میشد!
از آنجا که اصلاً اهل خرید عجلهای نیستم و حالا تخفیف برداشته شود هم برایم مهم نیست، گفتم اگر باز هم نشانهای دیدم که حسم گفت اوکی این دوره خوبه و بخر، میخرمش.
خلاصه، دو سه روز بعد، دوباره چشمم به آن تبلیغ افتاد و دوباره کلیک کردم و دیدم هنوز در...