به امیدی که
کسی آمد که حرف عشقو با ما زد،
دلِ ترسوی ما هم دل به دریا زد.
به یک دریای طوفانی،
دلِ ما رفته مهمانی.
چه دوره ساحلش،
از دور پیدا نیست.
یه عمری راهه و در قدرت ما نیست.
باید پار...
دوی ماراتن
دوست دارم پروژهای که در دست دارم تا تاریخی مشخص تمام شود.
برای عقب نماندن، تمام زندگیام حول انجام آن میچرخد.
این روزها برایم مثل دوی ماراتن میماند.
باید دائم بدوی ولی نباید به خودت ف...
شکفتگی 🤍
به طرز عجیبی تغییر کردم.
این را در سفر اخیرم متوجه شدم.
چند ماه قبل در پیادهرویهای روزانه با پسر جوانی هم صحبت شدم و وقتی سنم را گفتم، پرسید چهل سالگی چه حسی دارد؟
به او گفتم که چند وق...
گوساله سامری
گاهی انقدر ناشکیبایم که فکر میکنم اگر در قوم بنی اسرائیل بودم و موسی ده روز دیر میکرد، احتمالاً من هم جز فریبخوردگان بودم و گوساله را به عنوان خدا میپرستیدم!!
بارها و بارها در زندگی در دام...
پرنسس، صرف حضور
سالهاست در پی اینم که کمی انرژی بدنم را ارتقا ببخشم.
هر مکمل غذایی و ویتامین و مواد معدنی که به سلامت بدن کمک میکند را امتحان کردم.
ولی تا جایی که یادم میآید از همان کودکی و اوایل جوانی ...
فرصت
من بالاخره امسال تصمیم گرفتم به سریال How I Met Your Mother یک فرصت دوباره بدهم
و به طور حتم اگر به حرف یکی از دوستانم که گفته بود:
بهش فرصت بده و بعد میبینی بخاطر گذشتهشون یه سری کارها رو ...
میرسی به مقصد
حدود بیست روز پیش، خیلی خوشحال و خندان آمدم اینجا نوشتم که پاییز امروز برای من شروع شد و بهبه و چقدر همه چیز قشنگه و همه چیز چقدر پرفکته.
شاید به سه چهار روز هم نرسید که همه چیز تغییر کرد!
...
آهسته راه رفتن
امروز که با قدمهای بسیار کوتاه و آهسته راه میرفتم تا هلپ مایسلف کنم و برای امور زندگیام خریدی انجام دهم،
به نکتهی مهمی راجع به خودم پی بردم.
من وقتی خیلی ناراحت باشم یا خیلی بیجان و ر...
فقط یک سرفه مانده تا زیرآب زدن!
در موقعیتی از زندگی هستم که
واقعاً اگر به کارما، به انرژی، به برگشت رفتارم به خودم، فکر نمیکردم
چنان زیرآبی میزدم و چنان با لودر از روی آدمی رد میشدم که
تا آخر عمر بیبرکتش بابت رفتار...
پاییز، امروز برای من شروع شد.
بعد مدتها، الان بدون هیچگونه دغدغهای، در آرامشِ کامل، پشت میز کارم و سیستمام نشستم.
همه چیز همان جایی هست که باید باشد.
همه چیز مرتب و تمیز است.
هر کاری که باید، را انجام دادم و هر کس...
چرخهی ناخودآگاه
نوشتن به من بسیار بسیار کمک میکند.
حال نوشتن با خودکار و روی کاغذ باشد
چه تایپ کردن، مخصوصاً نوشتن در این وبلاگ.
چرا این را میگویم؟
چون مدتهای طولانیست که در پی شکستن چرخهای در زن...
به دنبال دلم نیست، دلِ با دیگرونت
خیلی دوست داشتم در شرایطی باشم که بگم:
خودت یه روز میفهمی من واسه تو چی هستم
ولی در شرایطیام که طرف میگه خوشحالم که کلاً نیستی!
😅😂