آموزش براشینگ و استایل مو - آموزش سشوار کشیدن - رخشا غلامی - متخصص سلامت و زیبایی مو
15 دی
آموزش هدیه, استایلینگ مو, کسب و کار

آموزش براشینگ کلاسیک – حرفه‌ای

خیلی از افراد دوست دارند موهای زیبا و مرتب با استایل مناسب داشته باشند. بسیاری از افراد برای براشینگ و استایل دادن به موهای خود به سالن‌های زیبایی مراجعه می‌کنند. معمولا آخر هفته‌ها که موقع مهمانی و دورهمی و مراسم‌های جشن است، سالن‌های زیبایی جز شلوغترین مکان‌ها برای خانم‌هاست. طبق تجربه سالها کار در سالن زیبایی می‌گویم که خیلی از خانم‌ها فقط بخاطر یک براشینگ ساده ساعت‌ها باید منتظر بشوند تا  روی صندلی مشتری بنشیند و یک نفس عمیق بکشند که بالاخره نوبتاش شد! معمولاً پنجشنبه‌ها (آخر هفته برای کشور ایران) همه دیرشان شده و همه‌ی خانواده بیرون آرایشگاه منتظر آنها هستند تا از سالن خلاصی پیدا کرده و به سمت مهمانی حرکت کنند! صدای سشوار  نامنقطع از صبح تا عصر در سالن پیش زمینه‌ی صدای سالن است، مخصوصاً در روزهای جشن و تعطیلات و مهمانی. این صدا با اینکه موسیقی...

ادامه‌ی مطلب

15 دی
آموزش هدیه, استایلینگ مو, کسب و کار

یک سشوار استاندارد چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

چه سشواری بخرم، خوبه؟ برای خرید سشوار به چه چیزای توجه کنم؟ به نظر شما این برند سشوار خوبه؟ این سشوار رو جدیداً خریدم ولی احساس میکنم از وقتی ازش استفاده می‌کنم موهام خُرد میشه و میریزه. یعنی واقعاً به خاطر اونه؟ بسیاری از افراد زمان خرید و تهیه وسایل استایل مو، مثل سشوار، اتوی مو و... از من سوالاتی مشابه‌‌ می‌پرسند تا یک انتخاب بهتری برای تهیه خود داشته باشند. تصمیم گرفتم با توجه به تجربه چندین ساله‌ام از کار کردن با سشوار و براشینگ کردن برای موهای مختلف، معیارها و استانداردهایی که برای یک سشوار در زمان تهیه باید در نظر بگیرید را در این جلسه با شما به اشتراک بگذارم تا شما با شناخت بهتری اقدام به تهیه شسوار داشته باشید. این جلسه مناسب چه افرادیست: اگر شما قصد کار کردن در سالن زیبایی را دارید مثل کار کردن...

ادامه‌ی مطلب

12 دی
آموزش هدیه, استایلینگ مو, کسب و کار

هدف من از آموزش استایلینگ مو

یکی از خاصیت‌های مو، حالت‌پذیری آن است که ما به کمک این خاصیت می‌توانیم استایل‌های مختلفی به مو‌ها بدهیم. در آموزش‌های مربوط به استایلینگ مو که به صورت هدیه و رایگان در اختیار شما قرار می‌گیرد، انواع استایل‌های کاربردی و پراستفاده آموزش داده شده است. در این جلسات آموزشی سعی بر آن شده که فرد حتی بدون داشتن هیچ پیش زمینه‌ی کاری در حوزه‌ی استایلینگ مو، بتواند با آموزش‌ها همراه شود و قدم به قدم از ابتدا تا انتهای کار را به صورت حرفه‌ای یاد گرفته و اجرا کند و با تمرین و ممارست در آن تبدیل به یک استایلیست حرفه‌ای در حوزه‌ی مو شود. وقتی یادگیری یک کار جدید را شروع می‌کنید شاید در ابتدا راهی طولانی و گسترده‌ای را پیش روی خود ببینید ولی خبر خوب این است که بعد از برداشتن قدم اول، قدم دوم...

ادامه‌ی مطلب

01 دی
نوشته‌های من

زندگی بدون حاشیه

خیلی وقته دارم به زندگی بدون حاشیه و زندگی‌های با حاشیه فکر می‌کنم.   چند سالی بود که سعی می‌کردم زندگیم رو از حاشیه دور کنم. هر چیزی که فرع هست رو حذف کنم و اصل رو در زندگیم پررنگتر کنم. در بعضی جنبه‌های زندگیم موفق بودم و در بعضی‌ها نه. ولی وقتی تعهد داری روی یک کار، جهان هم هدایتت می‌کنه به سمت خواسته‌هات. الان که دارم این متن رو می‌نویسم احساس می‌کنم واقعا یک آدم جدید شدم. زمانی متوجه‌ی متحول شدنم شدم که دیگه حرف اطرافیانی که قبلاً برام واضح بود و قبول داشتم رو نمی‌فهمم! متوجه‌ی دغدغه‌های آدمها نمی‌شم. دغدغه‌های آدم‌ها برام عجیب بود، عجیبتر شد. این حرف‌‌هام به این معنی نیست که من خوبم بقیه بَدن! نه، اصلاً. این حرف‌ها یعنی دیگه ما در دنیای هم زندگی نمی‌کنیم. دغدغه و مسائل مهم زندگی اونها با دغدغه و مسائل مهم زندگی من فرق...

ادامه‌ی مطلب

13 آذر
نوشته‌های من

کانون توجه

وقتی چند سال پیش مستقل شده بودم و محل کارم رو به یه منطقه‌ی بهتری منتقل کرده بودم، وقت بیشتری برای پیاده‌روی‌ در روز داشتم و خب وقتی بعد کارم میرفتم پیاده‌روی، این اتفاق تو یه منطقه‌ی بهتر مییوفتاد. یادمه موقع پیاده‌روی تمام مدت، نگاهم به خونه‌ها و ماشین‌های لوکسی بود که سر راهم قرار می‌گرفت و من واقعا اونهمه ثروت رو تحسین می‌کردم و بیشتر چشمم میگشت تا تو مسیرهای جدید، خونه‌های ویلایی بزرگتر و لوکستری رو پیدا کنم. بعد یکی دو سال دوباره جابه‌جا شدم و این‌بار رفتم باز به یه منطقه‌ی بالاتر و بهتر شهر. نتیجه‌ی پیاده‌روی توی همچین منطقه‌ای یعنی دیدن خونه‌های بزرگتر و لوکستر و گرون قیمتتر و همچنین رانندگی در همچین خیابونی بیشتر من رو در معرض دیدن ماشین‌های لوکس قرار میداد و من راحتتر و بیشتر میتونستم ماشین‌های مورد علاقه‌ام رو...

ادامه‌ی مطلب

04 آذر
نوشته‌های من

رسالتم

دست‌های آلوده به قضاوت‌های پی در پی‌ام را می‌شویم و نظاره‌گر بازی آدمها می‌شوم. رسالتم لذت بردن در سکوت و مداومت ورزیدن به گشودگی دریچه‌ی دیدم به دنیاست. و امید دارم به روزی که جهان، مشتاق تماشای رقص کلماتم می‌شود...

ادامه‌ی مطلب

04 آبان
نوشته‌های من

باز هم تسلیم می‌شوم.

وقتی تو لایق میشی لاجرم نعمتها وارد زندگیت میشن. از وقتی تو زندگیم Give up کردم، راه‌ و درهایی در زندگیم باز شده که به قول استادم، اصلا فکر نمیکردم دری وجود داشته باشه. فکر می‌کردم دیواره! اتفاق‌‌هایی افتاده تو زندگیم که گاهی احساس می‌کنم اون اتفاق‌ها اصلا شباهتی به زندگی قبل از give up کردن من نداره... یعنی یکی دو بار تو این دوران تسلیم بودنم، موضوعی پیش اومد که احساس کردم انقدر اتفاقهای زندگیم عجیب غریب و جذابه که مثل یه خواب میمونه و میشه کمپلت از تو زندگیم برداشت و گفت خب دیگه بیدار شو به زندگی قبلیت برگرد. و البته هر بار هم میگم حتی اگر خواب هم باشه، مهم اینه که من لایق تجربه اون لحظه‌های جذاب و اتفاق‌های شیرین بودم. و باز هم میگم ترجیح میدم دیگه تو زندگیم در همه‌ی موضوعات تسلیم باشم. تسلیم...

ادامه‌ی مطلب

08 مهر
کتابخانه‌ی محبوب من, نوشته‌های من

یک غربت و گاهی غم

اسم این متن، اسم یه داستان کوتاه از کتاب شام خانوادگی کازئو ایشی گورو‌ه. داستان از زبان یه خانم میانساله. اوایل داستان، راجع به زمانی میگه که دخترش برای چند روز، بهش سر زده. از متن کتاب: بیشتر در مورد موضوعات بی‌اهمیت و روزمره حرف زدیم و آن سه روز به سرعت گذشت. البته گاهی اوقات این که دخترم فکر می‌کرد من خسته و کسل شده‌ام و کاری برای انجام دادن ندارم، اذیتم می‌کرد. چندین بار پیشنهاد داد که در کلاس نقاشی ثبت نام کنم و عصرها خودم را سرگرم کنم. یادمه وقتی این قسمت داستان رو خوندم، کتاب رو گذاشتم کنار و یه عالمه به رابطه‌ی خودم و مامانم فکر کردم. احساس کردم زمانهایی که به مامانم گیر میدم که چرا کتاب نمیخونی؟! چرا انقدر اخبار نگاه میکنی؟! چرا ورزش نمی‌کنی؟ چرا اینجا اینجوریه؟! چرا اونجا اینجوریه؟!! و هزار تا غر دیگه، چه حس...

ادامه‌ی مطلب

08 مهر
نوشته‌های من

الخیر فی ما وقع

هر آنچه اتفاق بیوفتد، خیر من در آن است.   به خواهرم میگم من مطمئنم یه خیر بزرگ تو این قطعی اینترنت هست. به چند ساعت هم نرسید، اتفاقی افتاد که فقط و فقط می‌تونست بخاطر قطعی اینترنت انقدر سریع و راحت و روان اتفاق بیوفته و پیش بره.   پاندمیک هم شده بود، فقط و فقط برای من خیر بود و بس. میتونم چند تا مثال خیلی ملموس و روشن و واضح از زندگی خودم بگم که چقدر برای زندگیم خیر داشت. از سکوتی که تو خونه تجربه می‌کردم، فقط بخاطر اثرات همون پاندمیک بود. از مستقل شدنم که از خیر همون اتفاق به راحتی ایجاد شد. اون هم به بهترین شکل ممکن. از کار کردن راحت در آرامش و خلوتی. و خیلی چیزهای دیگه.   اتفاقات این سری هم مطمئنم برای من فقط خیره. یه بخش اعظم از کار من با اینترنته. ولی میدونم راه حل مشکل تو...

ادامه‌ی مطلب

23 شهریور
خاطرات یک آرایشگر, کسب و کار, نوشته‌های من

این همونیه که تو میخوای!

چند وقت پیش برای خرید شلوار وارد یه فروشگاه شدم. همون اول مشخصات شلواری که می‌خواستم رو کامل به فروشنده توضیح دادم. فروشنده از همون اول فروشگاه، هر شلواری که باهاش مواجه می‌شد، برمیگشت بهم میگفت : این همونیه که تو می‌خوای. بعد من یکم شلوار رو نگاه می‌کردم، میدیدم نه این اصلا اونی نیست که من میخوام. نه جنس پارچه‌اش نه فرم دوختش. باز می‌رفتیم جلوتر، شلوار که تو رگال میدید میگفت: این همونیه که تو میخوای. بعد شلواره حتی رنگش هم اونی نبود که من میخواستم! رفتار غیرحرفه‌ایش برام جالب شده بود. با اینکه می‌دونستم من باهاش به نتیجه نمی‌رسم یکم دیگه ادامه دادم ببینم واقعا از فروشندگی و بازاریابی فقط یاد گرفته با مشتری همون اول صمیمی بشه و همین یه جمله رو بگه؟! واقعا تا آخرش همین بود! خنده‌داره ولی واقعا بعضیا تو کارشون میزان پیشرفتی که دارن...

ادامه‌ی مطلب