شفای نوشتن

هیچ چیز به اندازه‌ی نوشتن به من آرامش نمی‌دهد. ساده‌ترینش این است که هر بار تمام زندگی‌ام شکل گوریده‌ای به خود می‌گیرد، تنها نوشتن کارهایی که باید انجام بدهم و دسته بندی و الوویت بندی‌ آنها چنان آرامش عمیقی به جان زندگی‌ام می‌نشاند که انگار تمام آن کارها انجام شده و زندگی شفاف و روان می‌شود.   هر بار قلبم به هر دلیلی می‌شکند و غصه خودش را در سینه‌ام پهن می‌کند و زندگی را تیره و تار، نوشتن از  دلشکستگی‌ام، دردم را تسکین می‌دهد.   هر بار دلتنگم، دستم از رسیدن کوتاه‌ست، کلمات روی کاغذ، من و حسم را بهتر از خودم می‌فهمند و قسمتی از بار دلتنگی را به دوش می‌کشند.   معتقدم جادوی حرکت دست و خلق کلمات روی کاغذ (حتی تایپ آن در نت گوشی یا ورد لپ تاپ) از انسان، آدمی آرامتر و در صلح‌تر می‌سازد.   و شاید...

Continue reading