بایگانی برچسب ها: سکوت و ارتباط قلبی
10
اردیبهشت
آدمِ گفتگو
یک شب در تعطیلات عید با خواهرزادههایم قدم میزدیم و هر کدام ماجرایی را تعریف کردند و بعد گفتند - خاله حالا نوبت شماست - همین جمله کافی بود تا من بتوانم سکوتم را تا آخر سال ۱۴۰۴ حفظ کنم!
جملاتی مثل:
خب حالا تو تعریف کن.
یه چیزی بگو.
یه جوک تعریف کن!
یا مثلاً من ادای فلان حیوان را درمیآورم بعد نوبت توه!
و از این قبیل موضوعات...
واقعاً نمیدانم این چه مدل ارتباط گرفتن است که آدم را در منگنه قرار میدهند؟!
و این لحظات به نظرم مسخرهترین و سختترین لحظاتیست که من در آن قرار میگیرم و البته میدانم که یک ترس کودکیست.
ولی حرف زدن و ارتباط گرفتن و برقراری ارتباط مگر با این جملات و قرار دادن آدمها در این موقعیتها شکل میگیرد؟!
پیش خودتان چه فکر میکنید که وقتی میخواهید با کسی ارتباط برقرار کنید مکالمه را به...