فرصت

من بالاخره امسال تصمیم گرفتم به سریال How I Met Your Mother یک فرصت دوباره بدهم و به طور حتم اگر به حرف یکی از دوستانم که گفته بود: بهش فرصت بده و بعد میبینی بخاطر گذشته‌شون یه سری کارها رو انجام میدن و دوستشون خواهی داشت و...  گوش نکرده بودم، مطمئناً باز سر همان یکی دو قسمت اولِ سیزن دوم از اینکه وقتم را برای چنین سریالی گذاشتم،‌ پشیمان می‌شدم و ادامه نمی‌دادم! فصل سه بخاطر مهمانانش سعی کرد تو را نگه دارد و می‌توانم بگویم تازه فصل پنج و اواسط فصل شش، تازه همه‌ی کاراکترها را دوست دارم و موقعیتی که در آن قرار می‌گیرند، برایم باور پذیر و مهم شده است! آخر پنج، شش فصل؟!! انقدر برایم غیر جذاب بود که حتی فصل یک را که خیلی وقت از دیدنش گذشته بود را اصلاً دوباره نگاه نکردم و...

ادامه‌ی مطلب

زندگی بعد از فرندز

سر جریان یادگیری زبان، یکی از دوستانم توصیه کرد که فرندز ببینم. از همان قسمت اول، فرندز یقه‌ی من را گرفت و ول نکرد! با بعضی قسمت‌هایش بسیار خندیدم و بیشتر از آن، با خیلی از لحظاتش گریه کردم. ولی نکته‌ای که می‌خواهم بگویم اینجاست که: بعد چند ماه فرندز دیدن، تصمیم گرفتم یک سریال کمدی دیگری را هم شروع کنم که هم برایم تنوع باشد و هم شاید آنها هم به یادگیری زبانم کمک کنند. سریال آشنایی با مادر و بینگ بنگ تئوری جز گزینه‌هایم بودند. بعد از دیدن اولین قسمت آشنایی با مادر، دوست نداشتم حتی قسمت بعدی را دانلود کنم! هر چند، چند قسمت دیگر به آن فرصت دادم و می‌توان گفت شاید در پنج، شش قسمت اولی که دیدم فقط یکبار خندیدم و مهمتر از آن هیچ یک از شخصیت‌ها جایی در دلم باز نکردند! خیلی به این...

ادامه‌ی مطلب