نوشته‌های من

مثلِ هم

دوستم لاپاراسکوپی انجام داده و کیست‌های بزرگ و کوچک تخمدانش را برایش درآورده‌اند. وقتی دیدمش، گفتم خدا کنه دیگه دردای پریودتم کم بشه بعد این موضوع. گفت درد رو که همه دارن. گفتم نه، من اص...
ادامه‌ی مطلب
خاطرات یک آرایشگر, نوشته‌های من

وقتی قراره باشه…

چند ماه پیش که در حال تدوین جلسه‌ی اتوکشی دوره‌ی تراپی بودم، فکر کردم شاید بهتر است جلسه دوباره ضبط شود. واقعاً هیچ قسمت مطلب گفته شده و زاویه‌ی دوربین‌ها و نور و مسائل فنی مشکلی نداشتند ولی ی...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

اوشین!

اگر متنی که به عنوان معرفی خودم در سایت گذاشته ام را خوانده باشید، می‌بینید که همان اولِ بسم الله گفته‌ام که بانو اوشین از بچگی الگوی من بودند. راستش یکی از خاطراتی که از کودکی‌هایم برایم تعری...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

احساس خوشبختی

امروز وقتی داشتم در هوای عالی نیمه‌ی آبان ماه پیاده‌روی می‌کردم و با خودم خلوت کرده بودم، یک لحظه چشم باز کردم و دیدم اینجا دقیقاً همان‌جایی‌ست که مدتها مشتاق رسیدنش بودم. یک‌ آرامش و یک راحتی...
ادامه‌ی مطلب
دوره تخصصی تراپی مو

جلسه‌ی اجرای پروتئین تراپی برای مراجعه کننده

تمامی مراحل کار پروتئین تراپی برای مشتری واقعی، از مشاوره و بررسی مو تا بررسی نتیجه‌ی نهایی کار در این جلسه از دوره‌ی تخصصی تراپی مو آورده شده است. زمانی فیلم این جلسه ضبط شده است که فرد برای ...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

کمالگرایی سختگیرانه!

از وقتی بیدار شدم، بیشتر تایمم را پای سیستم نشسته‌ام و در حال تدوین یک جلسه‌ی طولانی چند پارتی هستم. امروز پروژه‌اش را شکل دادم، پارت‌ها را مشخص کردم. فیلم‌ها را سینک کردم و بیشتر زمانم را برا...
ادامه‌ی مطلب
دوره تخصصی تراپی مو

آماده سازی، اندازه‌گیری مواد، جام سر

یک متخصص تراپی مو باید به تمام جنبه‌های کاری خود مسلط باشد. یعنی علاوه بر شناخت مو و آسیب‌های آن و مواد و تکنیک‌هایی برای ایجاد سلامت مو، باید بداند: ـ چطور محیط کار و مشتری خود را آماده‌ی انجام...
ادامه‌ی مطلب
دوره تخصصی تراپی مو

اجرای پلکس تراپی برای مراجعه کننده

تمامی مراحل کار پلکس تراپی برای مشتری واقعی، از مشاوره و بررسی مو تا بررسی نتیجه‌ی نهایی کار در این جلسه از دوره‌ی تخصصی تراپی مو آورده شده است. زمانی فیلم این جلسه ضبط شده است که فرد برای دری...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

خلاء

چند شب پیش وقتی نشسته بودم کف زمین و داشتم با گوشت‌کوب، گردوها را روی سرامیک خانه می‌شکستم و همان لحظه هم می‌خوردمشان، احساس کردم که انگار تمام سیم‌های ذهنم قطع شده! جدی می‌گویم! لحظه‌ای اح...
ادامه‌ی مطلب