تنم گرم میشود،
از زمین،
از دنیا جدا میشوم،
درست مثل همان لحظه.
همان لحظهی کوتاه،
و اینبار در قلبم پررنگتر از قبل بایگانیاش میکنم.
که بماند،
که بدانم،
بودم،
یک زمانی بودم،
یک زمانی تجربه کردم،
حتی برای اندک زمانی کوتاه…
تنم گرم میشود،
از زمین،
از دنیا جدا میشوم،
درست مثل همان لحظه.
همان لحظهی کوتاه،
و اینبار در قلبم پررنگتر از قبل بایگانیاش میکنم.
که بماند،
که بدانم،
بودم،
یک زمانی بودم،
یک زمانی تجربه کردم،
حتی برای اندک زمانی کوتاه…