نوشته‌های من

بخشش

در راستای گذر کردن و بخشیدن و رها شدن

به یک آگاهی بزرگ رسیدم

همیشه فکر می‌کردم در چنین شرایطی من باید ببخشم. من باید از او و خطاهایش، درونی گذر کنم

ولی در پروسه‌ی ارتباط قوی با درونم متوجه شدم شاید بیشتر از من یا حداقل در حدِ من، او هم باید من را ببخشد!

وقتی به این موضوع پی بردم، فکر کردم چرا تا به حال به آن فکر نکرده بودم؟!

چرا طلب بخشش نکردم؟!

ولی بعد یادم افتاد که آنقدر این موضوع طولانی شده که من بسیاری از بخش‌هایش را فراموش کردم! اتفاقاً من همان اول متوجه‌ی اشتباهاتم شده بودم و راه عذرخواهی را پیموده بودم ولی اجابت نشده بود یا حتی بهتر است بگویم ایگنور شده بود!

این بار که بعد مدتها بالاخره تصمیم گرفتم که احساساتم را بپذیرم و بدانم که من حق دارم که دلخور و ناراحت و عصبانی و یک سری احساسات دیگر را داشته باشم و آنها را نادیده نگیرم و بعد بخواهم که از آنها با بخشش گذر کنم، متوجه شدم من هم باید بخشیده شوم.

خلاصه که بهتر است برای رها شدن از احساسات بد، طرف مقابل را ببخشی،

خودت را ببخشی،

از خدای خودت و خدای طرفِ مقابل بابت شرایطی که به وجود آوردی تا این مسیر پیموده شود، طلب بخشش کنی و اجازه دهی جهان کارش را انجام دهد و آرامش را در دنیایت جاری کند.

دیدگاهتان را بنویسید