کتابخانه‌ی محبوب من, نوشته‌های من

شفای نوشتن

هیچ چیز به اندازه‌ی نوشتن به من آرامش نمی‌دهد.

ساده‌ترینش این است که هر بار تمام زندگی‌ام شکل گوریده‌ای به خود می‌گیرد، تنها نوشتن کارهایی که باید انجام بدهم و دسته بندی و الوویت بندی‌ آنها چنان آرامش عمیقی به جان زندگی‌ام می‌نشاند که انگار تمام آن کارها انجام شده و زندگی شفاف و روان می‌شود.

 

هر بار قلبم به هر دلیلی می‌شکند و غصه خودش را در سینه‌ام پهن می‌کند و زندگی را تیره و تار، نوشتن از  دلشکستگی‌ام، دردم را تسکین می‌دهد.

 

هر بار دلتنگم، دستم از رسیدن کوتاه‌ست، کلمات روی کاغذ، من و حسم را بهتر از خودم می‌فهمند و قسمتی از بار دلتنگی را به دوش می‌کشند.

 

معتقدم جادوی حرکت دست و خلق کلمات روی کاغذ (حتی تایپ آن در نت گوشی یا ورد لپ تاپ) از انسان، آدمی آرامتر و در صلح‌تر می‌سازد.

 

و شاید چیزی که می‌گویم کمی درونی‌تر از حرف‌های تا الانم باشد.

نوشتن، علاوه بر شفا برای من، راهیست برای ارتباط با درونم.

جایی که جز با متولد شدن کلمات به آن دسترسی ندارم.

ناخودآگاهی که از راه شخصیت‌ها و درام داستان خودنمایی می‌کند و من را به رخ من می‌کشد!

 

One thought on “شفای نوشتن

  1. مهدی گفت:

    خداوند در قرآن در این مورد صحبت کرده است و می فرماید قسم به قلم و انچه که می نویسد. حتما جادویی در کار است. حتما چیزی وجود دارد. اگر من به عنوان انسان اینطور فکر کنم که تمام دنیا همین چیزی است که من با چشم میبینم قطعا دچار خطا شده ام و ساده‌لوح هستم. حتما چیزهای دیگری هم در کار است و جادوی نوشتن یکی از آنها است. این که چطور می شود نمی دانم اما می دانم چیزی را پیش می اورد

دیدگاهتان را بنویسید