24
مه
Posts by رخشا غلامی
03
ژانویه
دستور پخت کدو پلو
یکی از غذاهای خوشمزه و اصیل مازندرانی، کدو پلوست.
شاید اسم این غذا به گوشتان خورده باشد، شاید هم اصلاً ندانید میشود با کدوی حلوایی یه پلوی رنگی درست کرد و به عنوان یک ناهار خوشمزه، آن را سرو نمود!
از آنجایی که بیشتر اصالتم به سمت شمال کشور و مازندران میرود و بارها این غذای خوشمزه را خوردم و یکی از غذاهای مورد علاقهام است (البته وقتی بزرگ شدم، بچه بودم یک آدم بدغذای هیچی نخور بودم!)، تصمیم گرفتم دستور پخت آن را در اینجا بنویسم.
شاید شما اهل تنوع در غذا باشید و از طعمها و مزههای جدید استقبال کنید.
موادی که برای تهیه این غذا نیاز دارید:
کدوی حلوایی
برنج
پیاز
تخم مرغ
کره
شکر
رب انار محلی ترش-ملس
ادویجاتی مثل زردچوبه، فلفل، نمک، دارچین
(هل و گلاب، اگر عطر بویشان را دوست دارید. فرم اصیلش ندارد...
01
ژانویه
آموزش انواع کرلی با دستگاههای مختلف استایل مو
یکی از استایلهای محبوب برای مو، حالت کرلی یا فر مو هست.
استایل فر، انواع مختلفی دارد.
حتی هر کدام از این استایلها، اسمهای مختلفی هم دارند. مثلاً حالت کرلی با حالت ویوی باهم متفاوت است.
ولی معمولاً عموم افراد اسم استایلهای مختلف را نمیدانند ولی کاملاً تفاوت ظاهر آنها را از هم متوجه میشوند.
اصل هم این است که وقتی فردی به ما مراجعه کرد و استایل خاصی را انتخاب کرده بود با نشان دادن عکس مشابهای از استایل دلخواهش، ما به عنوان متخصص استایل مو، آن را بتوانیم برای موهای فرد ایجاد کنیم.
(البته اگر موی فرد شرایط ایجاد آن استایل را داشته باشد!)
در این جلسه، تمرکز من روی آموزش ایجاد استایلهای مختلف فر، با دستگاههای مختلف استایل مو است.
فرهایی که در این جلسه یاد میگیرید:
فر باز
فر ریز
فر پایین مو
فر مو از سمت چپ...
01
ژانویه
بار دگر روزگار چون شکر آید
بار دگر روزگار چون شِکَر آید.
🤍
نور ز خورشید جوی، بو که برآید.
🤍
حافظ، شب یلدا، حجت امسال را بر من تمام کرد و حرفی برای من نگذاشت!
به زمان تولد
۱۱ دی ماه ۱۴۰۲
30
دسامبر
سالی که گذشت
بیشتر روزهای ۲۰۲۳، زندگیم در گلویی تنگ و تاریک و باریکی گیر کرده بود و خدا را هزاران مرتبه شکر که مدتیست از این مرحله رد شده و الان مسیر پیش رویم باز و گشوده و روشن و سرسبز و دلپذیر است.
رشد کردم ولی رشد کردن برایم بسیار درد داشت.
دردی که مرا در هزارتویی انداخت که راه بیرون آمدن از آن را پیدا نمیکردم و البته که رشد، در همین سردرگمی و گمشدگی در راه ناشناخته برایم اتفاق افتاد.
راضیام؟!
مسیری بود که حتماً باید از آن میگذشتم تا به اینجا برسم.
ترجیحم این بود که آنقدر درد و تنهایی و حسهای بد را تجربه نمیکردم.
ترجیحم این بود که آنقدر بزرگ بودم که راحتتر از این مرحله میگذشتم.
و الان راضیم
نه بخاطر درهایی که کشیدم!
بخاطر گذر زندگیم از آن مرحله.
بخاطر رشدم.
چه چیزی مرا نجات داد؟!
امید به آمدن روزهای خوب.
امید...
26
دسامبر
حلقهی نامرئی
وقتی دو نفر باهم وارد یک رابطه میشوند (مخصوصاً رابطهی عاطفی)، یک حلقه، یک ریل بستهی نامرئی بینشان شکل میگیرد.
حلقهی نامرئی و کانتکشن برقرار شده، نیاز به حرف زدن ندارد.
نیاز به حضور در کنار هم ندارد.
نیاز به هیچ چیزی ندارد.
تا زمانی که کانتکشن برقرار باشد، نیاز به هیچ چیز خاص و عجیب غریبی نیست.
همه چیز خود به خود پیش میرود.
میان حلقه خوشی و ناخوشی هست.
دوستی و دعوا هست.
حرف زدن و حرف نزدن هست.
مسافرت و تنهایی و چه و چه هست ولی اگر آن مدار نامرئی نباشد، اگر حضور فیزیکی هم در کنار فردی داشته باشی، باهم حرف بزنید، دعوایی نباشد، همه چیز گل و بلبل هم باشد، باز هم هیچ چیز سر جای خودش نیست.
در راستای پست قبلی، گاهی اوایل رابطه برای یک طرف رابطه، آن حلقه شکل گرفته و تنها کار درستی که باید...
19
دسامبر
جایی که تو هستی، اون نیست!
یک وقتهایی میشود، نسبت به یک آدم، احساس عمیقی داریم، یک دوست داشتن زیاد و دوست داریم رابطهمان شکل و رنگ و بوی احساس ما را داشته باشد و همهی اینها در حالیست که طرف مقابلمان، هیچ احساسی به ما ندارد یا شاید حتی احساسهای منفی به ما داشته باشد!
خیلی از ما، ممکن است در این تله افتاده باشیم.
در این زمانهاست که درِ ورود به دنیای آن آدم را گم میکنیم.
همهی کارها و رفتارها و حرفهایمان با دیوارهای سرسخت و بلند قلعهی زندگی آن آدم، مواجه میشود!
هر روز بیشتر اشتباه میکنیم.
اشتباهاتمان بزرگتر میشود!
حتی در نظر محبوبمان، به خاطر همهی تلاشهای مسخرهمان، منفورتر میشویم!!
و حتی بدتر از آن، با گذشت زمان و کمی آرام گرفتن و دور شدن از موقعیت قبلی، وقتی یاد کارهای اشتباهمان میافتیم، بیشتر از خودمان، بدمان میآید که چرا آنقدر کارهای مضحک...
12
دسامبر
دلتنگی
به طرز عجیبی دلم برای اون قسمت از وجودم که دوست داره بنویسه تنگ شده.
منظورم نوشتن داستانه.
مدتیه یه چیزی درونم دائم صدام میکنه که برم به سمتش.
سمت نوشتن.
نه اینکه ایدهای باشه!
بیشتر شاید یه شخصیت گمشدهاس که دوست داره دیده بشه، شنیده بشه، نوشته بشه.
فکر کنم تا وقتی که براش وقت نذارم، وضیعت همینه.
واقعاً دارم چیکار میکنم با زندگیم وقتی همچین شوق بزرگی توی وجودم هست و بهش بها نمیدم؟!!!
09
دسامبر
هدف شما از یادگیری چیست؟
هدف شما از یادگیری چیست؟
تا به حال شده قبل از شروع یادگیری مهارت یا موضوعی به این سوال فکر کنید که اصلاً چرا میخواهید آن مهارت یا موضوع را یاد بگیرید؟!
حال آن مهارت یا موضوع در هر حوزهای باشد.
یادگیری زبان انگلیسی، پیانو، مهارت آرایشی، آشپزی یا هر مهارت دیگری.
آیا به آیندهی یادگیری خودتان قبل از آموزش دیدن، فکر میکنید؟!
مثلاً:
پیانو را یاد بگیرم برای اینکه پیانیست بشم.
پیانو یاد بگیرم که توی جمع پیانو بزنم و یه هنری داشته باشم!
پیانو یاد بگیرم برای دل خودم و کلاً حالم با صدای پیانو خوب میشه...
و...
و یا مثلاً
آشپزی یاد بگیرم که برم سرآشپز بشم و بعد رستوران بزنم و بشم سرآشپز رستوران خودم.
آشپزی یاد بگیرم که برای خودم و عزیزانم غذاهای خوشمزه درست کنم.
و...
و یا خیلی مثالهای دیگر.
آگاهی و تجربیات گفته شده در...
04
دسامبر
See
عاشق انیمیشن Elemental شدم!
هر روز چند تا از سکانسهاش رو میبینم و دیالوگهایی که دوست دارم رو همراه کاراکترها میگم!
.See, I told you are special
!You see, He likes it
.I realy love when your light does that
!!?Are you sure about this one
و....
وقتی نور میشی و به زندگی یک آدم میتابی
وقتی دنیاش رو پُر از رنگ میکنی
میتونی مطمئن باشی که قلبش رو داری...
🤍
28
نوامبر
زندگی بعد از فرندز
سر جریان یادگیری زبان، یکی از دوستانم توصیه کرد که فرندز ببینم.
از همان قسمت اول، فرندز یقهی من را گرفت و ول نکرد!
با بعضی قسمتهایش بسیار خندیدم و بیشتر از آن، با خیلی از لحظاتش گریه کردم.
ولی نکتهای که میخواهم بگویم اینجاست که:
بعد چند ماه فرندز دیدن، تصمیم گرفتم یک سریال کمدی دیگری را هم شروع کنم که هم برایم تنوع باشد و هم شاید آنها هم به یادگیری زبانم کمک کنند.
سریال آشنایی با مادر و بینگ بنگ تئوری جز گزینههایم بودند.
بعد از دیدن اولین قسمت آشنایی با مادر، دوست نداشتم حتی قسمت بعدی را دانلود کنم! هر چند، چند قسمت دیگر به آن فرصت دادم و میتوان گفت شاید در پنج، شش قسمت اولی که دیدم فقط یکبار خندیدم و مهمتر از آن هیچ یک از شخصیتها جایی در دلم باز نکردند!
خیلی به این...