نوشته‌های من

غمش

بعد از سال‌ها زندگی با خودم، متوجه شدم زمانی که چیزی عمیقاً غمگینم می‌کند تا مدتها راجع به آن نمی‌نویسم. حتی اگر نوشتن در موردش را جز برنامه‌های روزانه‌ام بگذارم، باز هم با تمام مسئولیت‌پذیری ...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

چند کلیک ساده

برنامه‌ی FileZilla مدتها بود که برایم کار نمی‌کرد و هر راهکاری که به ذهنم می‌رسید برای راه اندازی دوباره‌اش انجام داده بودم ولی تلاشهایم بی‌فایده بود و همین موضوع باعث شده بود که من فایل‌ها را مس...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

سقوط آزاد

من یک زمانی در زندگی‌ام سقوط آزاد کردم... یک وقتی هست که تو زمین می‌خوری ولی روی زمینی، روی زمین راه می‌روی و می‌افتی، آن زمان خیلی اتفاق خاصی برایت نمی‌افتد. ولی یک وقتی هست که ر...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

مثلِ هم

دوستم لاپاراسکوپی انجام داده و کیست‌های بزرگ و کوچک تخمدانش را برایش درآورده‌اند. وقتی دیدمش، گفتم خدا کنه دیگه دردای پریودتم کم بشه بعد این موضوع. گفت درد رو که همه دارن. گفتم نه، من اص...
ادامه‌ی مطلب
خاطرات یک آرایشگر, نوشته‌های من

وقتی قراره باشه…

چند ماه پیش که در حال تدوین جلسه‌ی اتوکشی دوره‌ی تراپی بودم، فکر کردم شاید بهتر است جلسه دوباره ضبط شود. واقعاً هیچ قسمت مطلب گفته شده و زاویه‌ی دوربین‌ها و نور و مسائل فنی مشکلی نداشتند ولی ی...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

اوشین!

اگر متنی که به عنوان معرفی خودم در سایت گذاشته ام را خوانده باشید، می‌بینید که همان اولِ بسم الله گفته‌ام که بانو اوشین از بچگی الگوی من بودند. راستش یکی از خاطراتی که از کودکی‌هایم برایم تعری...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

احساس خوشبختی

امروز وقتی داشتم در هوای عالی نیمه‌ی آبان ماه پیاده‌روی می‌کردم و با خودم خلوت کرده بودم، یک لحظه چشم باز کردم و دیدم اینجا دقیقاً همان‌جایی‌ست که مدتها مشتاق رسیدنش بودم. یک‌ آرامش و یک راحتی...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

کمالگرایی سختگیرانه!

از وقتی بیدار شدم، بیشتر تایمم را پای سیستم نشسته‌ام و در حال تدوین یک جلسه‌ی طولانی چند پارتی هستم. امروز پروژه‌اش را شکل دادم، پارت‌ها را مشخص کردم. فیلم‌ها را سینک کردم و بیشتر زمانم را برا...
ادامه‌ی مطلب
نوشته‌های من

خلاء

چند شب پیش وقتی نشسته بودم کف زمین و داشتم با گوشت‌کوب، گردوها را روی سرامیک خانه می‌شکستم و همان لحظه هم می‌خوردمشان، احساس کردم که انگار تمام سیم‌های ذهنم قطع شده! جدی می‌گویم! لحظه‌ای اح...
ادامه‌ی مطلب