18 اسفند خاطرات یک آرایشگر, نوشتههای من پدرم ❤️ 18 اسفند 1401 ارسال شده توسط رخشا غلامی 0 نظرات فیسبوک توییتر پینترست لینکدین تلگرام این روزها که باید صبح زود بیدار شم و برم سالن، پدر ساعت شش زنگ میزنه که بیدارم کنه و معمولاً یکمی هم باهام حرف میزنه تا مطمئن بشه که دیگه واقعاً بیدارم. این حقیقتاً شکلی از خوشبختیه. ❤️ ادامه مطلب