نوشتهها
خانه » نوشتههای من »
پیلهی صلح
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
25
مرداد
در خود پیچیده،
ولی آرام،
در انتظار برقراری صلح
و پروانه شدن…
برچسب ها:
نوشته های مشابه
18
تیر
بخشش
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
- 0 دیدگاه
در راستای گذر کردن و بخشیدن و رها شدن
به یک آگاهی بزرگ رسیدم
همیشه فکر میکردم در چنین شرایطی من باید ببخشم. من باید از او و خطاهایش، درونی گذر کنم
ولی در پروسهی ارتباط قوی با درونم متوجه شدم شاید بیشتر از من یا حداقل در حدِ من، او هم باید من را ببخشد!
وقتی به این موضوع پی بردم، فکر کردم چرا تا به حال به آن فکر نکرده بودم؟!
چرا طلب بخشش نکردم؟!
ولی بعد یادم افتاد که آنقدر این موضوع طولانی شده که من بسیاری از بخشهایش را فراموش کردم! اتفاقاً من همان اول متوجهی اشتباهاتم شده بودم و راه عذرخواهی را پیموده بودم ولی اجابت نشده بود یا حتی بهتر است بگویم ایگنور شده بود!
این بار که بعد مدتها بالاخره تصمیم گرفتم که احساساتم را بپذیرم و بدانم که من حق دارم که دلخور و...
05
بهمن
به رنگ سفیدی و صلح و آرامش
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
- 0 دیدگاه
بخشی از آیه ۱۵۶ سورهی بقره را حتماً شنیدهاید.
راستش میخواستم بنویسمش ولی دیدم هنوز ترس از دست دادن برایم انقدر بزرگ است که اجازهی حتی تایپ کردنش را هم به من نمیدهد!
هرچند اگر خوب به این کلام نگاه کنی، چیزی برای ترسیدن ندارد که هیچ، بلکه کاملاً آرامت میکند.
ما از خداییم و به خدا برمیگردیم.
بشارت بده به صابرین.
که خدا به آنها رحمت میفرستد.
و آنها هدایت یافتگانند.
از آیه ۱۵۵ تا ۱۵۷ سورهی بقره، تنها و تنها میشود آرامش گرفت.
واقعاً فرهنگی که در آن بزرگ میشویم خیلی در رفتارها و عملکردمان تاثیر میگذارد.
ما در فرهنگی بزرگ شدیم که مرگ، بزرگترین درد و
از دست دادن، بدترین شکست است.
برای همین، ما از خداییم و به خدا برمیگردیم، در ذهنمان مساوی شده با درد، رنج، ترس.
در حالی که در فرهنگی دیگر، شاید همین مرگ یک جشن و مهمانی باشد.
مساوی باشد...
10
مهر
هیچ
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
- 0 دیدگاه
چند وقت پیش یک پستی گذاشتم به اسم رهایی.
قشنگ یادم است که چه اتفاقهایی افتاده بود در آن زمان و من چه عکس العملهایی در راستای صلح درونی درمقابلشان انجام دادم.
گاهی سکوت،
آرامش،
گذر کردن،
رها بودن
و هر آنچه که فکر میکنی عکس العمل نیست،
ولی بهترین عکس العمل است...
این چند وقت اخیر هر روز از خدا میخواهم گشایشی در ذهن و روحم ایجاد کند.
روح و قلبم به آرامش برسد و با این جهان هم مسیر باشم.
و هر چند وقت یک بار، جهان یک هدیه بزرگ به من در این راستا میدهد.
یادم است در بیوی تلگرام دوستی خواندم در این دنیا که همه میکوشند چیزی شوند، تو هیچ شو.
هر از گاهی میرفتم و بیواش را میخواندم تا بفهمم یعنی چه!
و یک دوستی هم بارها گفته بود آدم فکر میکند بعضی چیزها نقطهی قوتاش است ولی دقیقاً از همان نقطهی...