خاطرات یک آدمکش حرفه‌ای

هر بار اومدم راجع به کتاب خاطرات یک آدمکش با خودم حرف بزنم، گفتم آدمکش حرفه‌ای. به نظرم “حرفه‌ای‌”ش جامونده! یعنی یه روز میشه منم با یه سری کلمات ساده، داستان رو طوری پیش ببرم که مخاطب هر یه خطی که می‌خونه و میره جلو، بیشتر در جهانی که ساختم غرق بشه و نخواد بیاد بیرون و هر لحظه هم تو دلش بگه دمش گرم، چقدر حرفه‌ای می‌نویسه…

Continue reading