سالی که گذشت

بیشتر روزهای ۲۰۲۳، زندگیم در گلویی تنگ و تاریک و باریکی گیر کرده بود و خدا را هزاران مرتبه شکر که مدتی‌ست از این مرحله رد شده و الان مسیر پیش رویم باز و گشوده و روشن و سرسبز و دلپذیر است. رشد کردم ولی رشد کردن برایم بسیار درد داشت. دردی که مرا در هزارتویی انداخت که راه بیرون آمدن از آن را پیدا نمی‌کردم و البته که رشد، در همین سردرگمی و گمشدگی در راه ناشناخته برایم اتفاق افتاد.   راضی‌ام؟! مسیری بود که حتماً باید از آن می‌گذشتم تا به اینجا برسم. ترجیحم این بود که آنقدر درد و تنهایی و حس‌های بد را تجربه نمی‌کردم. ترجیحم این بود که آنقدر بزرگ بودم که راحتتر از این مرحله می‌گذشتم. و الان راضیم نه بخاطر درهایی که کشیدم! بخاطر گذر زندگیم از آن مرحله. بخاطر رشدم.   چه چیزی مرا نجات داد؟! امید به آمدن روزهای خوب. امید...

Continue reading